در موجهای رسانهای، حقیقت چقدر مهم است؟
تصویری از برازجان در شامگاه بیست و پنجم اسفند در برخی رسانههای خاص منتشر شد. تصویری که بعدها، از بیست و سی شبکه دو تا بی بی سی فارسی آن را منعکس کردند.
کاربران شبکههای اجتماعی شروع کردند به لعن و نفرین و واکنش نشان دادن.
ساعتی بعد شهردار در صفحه رسمیاش عذرخواهی کرد اما هنوز مشخص نبود ماجرای آن عکس، دقیقاً چه بوده.
در قسمت سی و ششم، سعی کردیم زاویهای متفاوت از ماجرا را بررسی کنیم:
درباره اصل ماجرا، تحقیق کردیم و سعی کردیم تنها به یک عکس اکتفا نکنیم و همچنین گذشتهی این ماجرا و ارتباط کارگران و شهردار را طی دو سال حضور شهردار در مسئولیتش، بررسی کنیم تا مشخص شود آیا چنانکه برخی فعالان مجازی، او را با شاه مقایسه میکردند و عدهای دیگر او را چون فرعون میدیدند بوده یا باز هم ماجرای یک موج رسانهای در کار است.
نکته فرامتنی این ماجرا، علاوه بر تحلیل رفتار شهردار و عذرخواهی او، عملکرد فعالان مجازی و رسانهها در برخورد با ماجرا بود.
شاید پرسیدن این سؤال بد نباشد که چند نفر از ما، به عنوان کسانی که این عکس را دیدیم، سعی کردیم جزئیات بیشتری از ماجرا را به دست بیاوریم؟
و نکتهی مهم دیگر اینکه، صرف نظر از کیفیت برگزاری این جلسه، آیا قرار است جلسات تجلیل از مسئولین، به یک رسم جدید تبدیل شود و ادارات مختلف میخواهند از این به بعد، تقدیر از رؤسا و معاونین را به تشریفات زاید فضای اداری اضافه کنند؟